یكی از فرازهای تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران، ضربه خیانتبار اپورتونیستهای چپنما برپیكر سازمان بود.
در مهرماه سال54، در میان بهت و حیرت كلیه نیروهای انقلابی ایران، اپورتونیستهای چپنما، كه باسوءاستفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مركزیت سازمان و اسارت مسعود رجوی ـتنها بازمانده مركزیتـ برسازمان مسلط شده بودند، طی یك كودتای خائنانه و جنایتبار زیرعنوان ماركسیسم، موجودیت تشكیلاتیـایدئولوژیك و موقعیت سیاسیـاجتماعی مجاهدین را در معرض نابودی قرار دادند. در جریان این ضربه خیانتبار، اپورتونیستها با غصب نام و آرم و تشكیلات و تمامی امكانات مجاهدین و ارتكاب انواع جرائم و جنایات ضدانقلابی علیه اعضای سازمان، مواضع خود را تحت نام و عنوان سازمان مجاهدین اعمال و تحمیل كردند. آنها چندتن از كادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران، ازجمله مجید شریف واقفی، عضو مركزیت سازمان را ناجوانمردانه ترور كرده و بهقتل رساندند.
مجاهدین خلق ایران در برابر این ضربه خائنانه اپورتونیستی بهچپ و راست نیفتاده و مسعود رجوی، كه بعد از شهادت بنیانگذاران، رهبری سازمان را در زندان بهعهده داشت، مواضع سازمان در برابر این جریان خائنانه اپورتونیستی را، طی 12ماده در پاییز55، مدون كرد و سپس در دسترس اعضای سازمان قرار داد.
بهاین ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران یكی از سرفصلهای حساس و تاریخی خود را بهیمن هوشیاری رهبریش پشت سرگذاشت و در30 دیماه 1357، باآزادی مسعود رجوی و موسی خیابانی از زندان، تشكیلات و كادرهای سازمان در انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران شركت كردند.
مجاهدین پس از رویكارآمدن خمینی دجال، همچنان برآرمانهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانه مردم ایران پای فشردند و در تاریخ 4اسفند1357 با مخاطب قرار دادن دولت بازرگان، كه ارگان رسمی رژیم بود، در قبال این رژیم اعلام موضع كردند.
اما خمینی خونآشام، كه رهبری انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را بهناحق ربوده بود، پس از استقرار حاكمیتش بهقلع و قمع آزادیها پرداخت كه از سركوب زنان شروع شد و با سركوب و تهاجم به مراكز سازمان مجاهدین و سپس دیگر نیروهای مترقی و همچنین احزاب و جريانات وابسته بهاقلیتهای قومی و مذهبی سراسر ایران، سركوب را گسترش داد و آتش جنگ را در كردستان، گنبد، خوزستان، تهران و سایر شهرهای كشور برافروخت.
مجاهدین در این هنگام بهكار سیاسی روشنگرانه در سراسر كشور پرداخته و باتشكیل كلاسها و جلسات آموزشی، برگزاری میتینگها و تظاهرات و شركت در مبارزات انتخاباتی، در عرض دوسال بهبزرگترین نیروی سازمانیافته تاریخ ایران تبدیل شدند بهطوری كه در سراسر ايران دفتر و مركز داشته و تیراژ روزنامهشان ـ«مجاهد»ـ بهمرز 600هزار نسخه رسید.
در طول سالهای 1358 تا 1360 رژیم خمینیسركوب وحشیانه زنان را با شعار «یاروسری یا توسری» تداوم داد. در اردیبهشت1359 بهمنظور تعطیلی كلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی و نیز اعمال حاكمیت ضد مردمی خود بردانشگاههای كشور كه اساسا حاضر بهپذیرش هژمونی ارتجاعی و عقب مانده رژیم آخوندی نبودند،حمله بهدانشگاههای كشور را نیز آغاز كرد و پس از بهخاك و خون كشیدن دانشجویان، دانشگاهها را بهمدت 3 سال تعطیل كرد. كشتار ملیتها و اقلیتهای مذهبی و راه انداختن سیستماتیك دستههای چماقدار برای گسترش توراختناق برسراسر كشورنیز از دیگر اقدامات رژیم خمینی بود.
0 comments:
Post a Comment