براي جوانان ميهنم و براي مردم ايران كه شايد بخاطر اختناق اين رژيم آخوندي نداند كه قتل عام سال 67 چيست و نشنيده باشند، اين را مي نويسم.
از قتلعام زندانیان سیاسی ایران، در اواسط تابستان67، جبهعنوان بزرگترین نایت ضدبشری بعد از جنگ جهانی دوم یاد میشود.
جنایتی که تمام جناحهای این رژیم در آن شریک و سهیماند، بارانی از خون که خمینی تمام رژیمش را با آن غسل تعمید داد.
از نخستین روزهای این ماه خمینی به یکی از فجیعترین جنایات ضدبشری خود یعنی قتلعام زندانیان سیاسی دست زد.
زمینههای این کشتار بیرحمانه که یک توطئه سیاه برای یک نسلکشی آشکار بود و به دستور خمینی انجام گرفت
از روزهای نخستین مرداد ماه یک قتلعام سراسری از زندانیان سیاسی به راه افتاد و تا شهريور ماه ادامه یافت.
اين قتل عام بنا بر توصیه خمینی، مقامهای رژیم از میرحسین موسوی نخست وزیر آن دوران تا ولایتی وزیرخارجهاش، در برابر اعتراضهای بینالمللی برضد شکنجه و اعدام در زندانها، پاسخ میدادند که «در ایران زندانی سیاسی نداریم».
میرحسین موسوی همان كسي است كه در قيام 88 به جوانان دلير ميهنم و مردم ايران يك بار ديگر خيانت كرد و ياس و ذلت و بي هزينگي را به همه جوانان و مردم توصيه و تزريق مي كرد. برگرديم به قتل عام 67 كه داشتم براي شما مي گفتم.
خمینی به آنها گفته بود مجاهدین و سایر زندانیان سیاسی را تروریست بنامند و هرگز درباره وجود «زندانی سیاسی» با هیچ طرف سیاسی و حقوقی در جهان گفتگو نکنند. هدف اصلی این کشتار از بین بردن زندانیان مجاهدی بود که طی سالیان با مقاومت قهرمانانه خود و تحمل سرفرازانه تمامی سختیها و شکنجههای قرونوسطایی دژخیمان برگی زرین از مقاومت و فدا در تاریخ انقلاب نوین میهنمان را رقم زده بودند.
مي دانيد رژيم سال 67 30 هزار مجاهد و مبارز را قتل عام كرد؟
آنها نسلي بودند كه در برابر اين رژيم جنايتكار ايستادند و تا به آخر مقاومت كردند، تا به آخر. آنها بايد بين كلمه مجاهد و يا زندگي ذلت بار و خيانت كردند انتخاب مي كردند ولي آنها نه تاريخي خود را به خميني و اين رژيم جنايت كار گفتند و قيمت آن را با خون خود دادند.
آنها مثل من و شما جوان بودند و بهترين آرزو ها را براي خودشان داشتند و تحصيل كرده بودند و با آگاهي تمام آرمان خودشان كه آزادي براي مردمشان بود انتخاب كردند و انتخاب كردند كه اعتماد و عشق و آزادي كه خميني از مردم گرفته بود دوباره برگرداند و نسلي بودند كه همه چيز خود را فدا كردند و در آن روزهاي سياه كه رژيم ميخواست اين نسل مسعود و مجاهدين را از بين ببرد، آنها با خون پاك خودشان، خود را در راه خدا و خلق و آرماني كه داشتند فدا كردند و اين خونهاي پاك نه تنها باعث از بين رفتن مجاهدين نشد و باعث سرفرازي و افتخار ماندگاري مجاهدين شد و بنظر من اگر آن فدا كاري آنها نبود ما ايرانيان و هر ايراني در خارج و داخل كشور نمي توانست سرش را بلند كند و بايد گفت كه خون آنها آبروي اين ديار است و باعث افتخار و شرف و سربلندي ما و اين ملت مرز و بوم است و بايد به آنها درود فرستاد و ياد و نام آنها تا جاودان در قلب و زمير ما خواهد بود. باشد به روزي كه به زودي انتقام خون پاك آنها را از اين رژيم ضد بشر مي گيريم و اين آخوندهاي جنايتكار را سرنگون خواهيم كرد.
0 comments:
Post a Comment