قسمت اول
30خرداد،پاسخ به ضرورت تاريخ
30خرداد 1360 در حالي كه مجاهدين همه راههاي مسالمت را درنورديده بودند، اين خميني بود كه آخرين ذرات آزادي را لگدمال مي كرد و عزم جزم كرده بود كه سياهترين ديكتاتوري را بر ميهن ما حاكم نمايد.و در همين راستا مجاهدين را در معرض يك انتخاب بزرگ و تاريخي قرار داد.يا مي بايد مثل جريانها و احزاب با يك اشارهٴ خميني تسلم مي شدند و ندامت مي كردند، و يا مي بايد آخرين فراخوان را براي اعتراض و تظاهرات مسالمت آميز براي عقب نشاندن ارتجاع آزمايش مي كردند و اين تصميمي خطير و تاريخي براي آيندهٴ خلق و انقلاب بود.مسعود تصميم گرفت حتي به بهاي فدا كردن بود و نبود خود و سازمانش به ضرورت تاريخ پاسخ مثبت بدهد. 500هزار نفر از مردم تهران در تظاهراتي كه توسط مجاهدين مخفيانه سازماندهي شده بود به خيابانها ريختند و شعار آزادي سردادند اما خميني با كشتار تظاهر كنندگان و اعدام دستگير شدگان حمام خون به راه انداخت.مسعود رجوي دربارهٴ آن روز گفته است:
”... ما تصميم گرفتيم كه حتي به بهاي فدا كردن تمامي بود و نبود و خانمان تشكيلاتي و فرديمان، فتنهٴ خميني و متحدان ضدانقلابيش را از ريشه در اين ميهن براندازيم و با روي گشاده از تمامي مشقات اين مهم ”عاشوراوار” استقبال كنيم.و امروز ميتوانم بگويم كه اگر جز با اين چشمانداز حركت ميكرديم و اگر در لحظهٴ سرنوشتساز به حكم تاريخ و وظيفهٴ عقيدتي و انقلابيمان قيام نميكرديم، امروز همچون بسياري از نيروهاي ديگر آن چه از مجاهدين به جا ميماند، چيزي جز مشتي شعر و شعار و سرافكندگي تاريخي، بيش نبود...”.
مسعود دربارهٴ شرايطي كه به 30 خرداد منتهي شد، گفته است:
”به هر حال، از اين پيش تر، ما نزديك به دو سال و نيم، تماما تحمل كرده بوديم و با صدها و هزاران درخواست و هشدار و اخطار رسمي و غيررسمي، خميني و مقامات رژيمش را به احترام گذاشتن به حداقل حقوق و آزاديهاي دموكراتيكي كه انقلاب براي آن برپا شده بود، فراخوانده بوديم.اما او، چنان كه ديگر امروز مطلقا به اثبات رسيده است، نه تنها با نيروهاي دموكراتيك و انقلابي، بلكه با نزديكترين متحدان خود نيز، كه حتي ذره يي انتقاد و مخالفت داشته باشند، كمترين سرسازگاري نداشته و در جنون انحصارطلبانهٴ ضدمردمي و ضداسلاميش، به گونه يي كاملا شرك آميز حاضر به تحمل هيچ كس جز”خودش” نبوده و نيست..
اما شرف و ارادهٴ پيشتازان مجاهد خلق بسا فراتر از اين بود كه به دژخيم تسليم شوند و يا سازش سياه و ننگين را بر مقاومت خونين و پرافتخار مرجح شمارند...”.
0 comments:
Post a Comment